نیمه‌ی رمضان، بر در خانه‌ی کریم
نیمه‌ی رمضان، بر در خانه‌ی کریم
مولودِ نیمه‌ی رمضان که جانت را جلا دهد چند شب دیگر پرنده‌ی الغوث الغوث‌ات سبکبارتر پر باز می‌کند به آسمان، به سمت و سوی اجابت، پس چه بهانه‌ای شیرین‌تر از این

به گزارش پایگاه خبری صدای نایین، درمانده و خسته و عصیان‌زده رسیده‌ایم به نیمه‌ی راه رمضان، به نقطه‌ای پرنور که یادمان بیاورد راه را درست آمده‌ایم، بر درِ خانه‌ی “کریم”

در وصف کرامت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) نوشته‌اند دوبار تمام دارایی‌اش و سه بار نیمی از آنچه داشت را بخشید؛ اشک از شوقِ داشتن چنین امامی بر جان می‌نشیند، گویی بر تک تک ذرات جان‌مان عسل می‌ریزند؛ ما چه می‌خواهیم از صاحبِ این خانه؟ چه طلب کند گدا که کم نخواسته باشد؟ بر سر سفره‌ی کریمانه‌‌اش دست بر کدام تمنا ببرد؟

از چه‌کنم چه‌کنم‌های زندگی دنیا که بگذریم از شما جز خودتان را خواستن ضرر است! کشکول گدایی‌مان سیم و زر نمی‌خواهد، همین دست‌های خالی‌مان را بنگرید، بی‌قراری‌های دل‌ از صورت‌مان پیداست! ما مردمِ خاکستریِ دنیای آخرالزمانیم، وانفسای روزگارمان را خودتان بهتر از ما می‌دانید، اگر دستمان را نگیرید دنیا می‌بلعدمان! ما از همین واهمه گریخته‌ایم به دامان‌تان

دست‌مان را که بگیرید دیگر غصه‌ی نان و دندان نمی‌ماند، مگر می‌شود نگاه کریم سایه‌ی سرت باشد و غمی بماند؟ مگر می‌شود سرت را بر دامانش بگذاری و آرام نباشی؟

راستش را بخواهی خدا سفره‌ی رمضانش را چنان گشوده که عذری برای “نیامدن” باقی نمی‌ماند، که اگر رویِ آمدن بر درگاهش را نداری، دست در دستان کریمانه‌ی امام بگذاری و قدم در راه، مولودِ نیمه‌ی رمضان که جانت را جلا دهد چند شب دیگر پرنده‌ی الغوث الغوث‌ات سبکبارتر پَر باز می‌کند به آسمان، به سمت و سوی اجابت، پس چه بهانه‌ای شیرین‌تر از این

  • نویسنده : محبوبه محمدی مزرعه‌شاهی