ما می‌توانیم در قلب دانش‌آموزان تا همیشه نفس بکشیم
ما می‌توانیم در قلب دانش‌آموزان تا همیشه نفس بکشیم
قبل از این فکر نمی‌کردم که در این دنیا جایی باشد که آدم برود و بتواند برای همیشه خودش را زنده نگه دارد ولی قلب‌هایی را یافتم که محل خوبی برای همیشه زنده بودن هستند.

ما می‌توانیم در قلب دانش‌آموزان تا همیشه نفس بکشیم

گفت‌و‌گوی خبرنگار پایگاه خبری صدای نایین، با فاطمه عامری، دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان مرکز امام خمینی(ره) کاشان، به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم را در این یادداشت بخوانید:

۱. دنیای قبل و بعد از معلم شدن را چگونه توصیف می‌کنید؟ به نام خدای علم و معلم، دنیای قبل و بعد از معلم شدن و قدم در وادی معلمی گذاشتن، کاملا متفاوت بود و من حس کردم زندگی‌ام را می‌توانم به دو بخش تقسیم کنم، قبل از معلمی و بعد از معلمی؛

قبل از این، دنیا را محدود به چند رنگ خاص می‌دیدم و بعد از معلم شدن و تجربه دنیای بچه‌ها فهمیدم بسیار رنگ بوده که تا قبل از این نمی‌دیدم و این عینک معلمی است که باعث می‌شود تا بی‌کرانه‌های عالم سیر کنی و چیزهایی ببینی که قبلا نمی‌دیدی.

تا قبل این فکر نمی‌کردم که در این دنیا جایی باشد که آدم برود و بتواند برای همیشه خودش را زنده نگه دارد ولی قلب‌هایی را یافتم که محل خوبی برای همیشه زنده‌بودن هستند، ما می‌توانیم در قلب دانش‌آموزان‌مان تا همیشه نفس بکشیم.

بهترین معلم زندگی دانش‌آموزانم، من نیستم بلکه خدا است

۲. عشق را در شغل معلمی چگونه معنا می‌کنید ؟

دانش آموزان می‌توانند عشقی که ما پیش آن‌ها به امانت می‌گذاریم، به آدم‌های بعد از خود بدهند و این زیبا و پرمعنا است، معلمی قدرت عشق و قدرت کلمه است.

معلم که باشی می‌فهمی هر کلمه اگر در جای مناسب خود بنشیند، غوغا می‌کند، یک زمان‌هایی معلمی اعتراف به ناتوانی است، ناتوانی بابت اینکه نمی‌شود دانش‌آموزانم را در قلبم مخفی کنم تا به آن‌ها آسیبی نرسد که اگر می‌توانستم، انجامش می‌دادم.

اعتراف به اینکه من تا حدودی می‌توانم معلم خوبی باشم ولی باید توجه کنم بهترین معلم زندگی دانش‌آموزانم، من نیستم بلکه خدا است، قبل از تدریسم باید از او اجازه بگیرم و آن‌جا است که معجزه اتفاق می‌افتد.

قلب

قلب

۳. حس و حال معلمی برای شما شبیه به چه چیزی است؟

معلمی برای من شبیه مادری کردن برای کسانی است که به دنیا نیاوردم ولی می‌توانم مدام به آن‌ها زندگی ببخشم وقتی رمق زندگی کردن برای‌شان نمانده است؛ معلمی یعنی کسی را عزیزتر از حال خوب خودم، می‌پندارم که به وقت خستگی و بیماری نمی‌توانم رهایش کنم. وجود معلم پر از تمنا است، تمنای دیدن کوچک‌ترین موفقیت‌های دانش‌آموزانش، معلم انتظار می‌کشد تا به وقت رویش جوانه‌های بذری که کاشته، بهترین لبخندها را بزند و با شادی عمیقی که درون خود حس می‌کند تمام دنیا را فتح کند.

۴. سخن پایانی شما؟

در پایان می‌گویم عشق قدرت است و عاشق شخصی قدرتمند ولی از این‌ها قوی‌تر معلمی است که عاشق است؛ این روز را به همه عاشقان مقتدر سرزمینم تبریک میگم.

  • نویسنده : زهرا فخارزاده نائینی