سفری به یزد اولین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان
سفری به یزد اولین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان
یزد با وسعت ۲۳۹۷ کیلومتر مربع اولین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری صدای نایین، این شهرستان به دلیل وجود جاذبه های شغلی، رفاهی و تمرکز اداری، پرجمعیت ترین شهرستان این استان به شمار می رود و با جمعیتی حدود چهارصد و پنجاه هزار نفر، تقریباً نیمی از کل جمعیت این استان را تشکیل می دهد. این شهرستان شامل دو بخش مرکزی و زارچ با شهرهای یزد، شاهدیه، حمیدیا و دهستان های فجر، فهرج، اله آباد و محمد آباد می باشد.

شهر یزد:

یزد مرکز استان در فاصله ۶۷۷ کیلومتری تهران قرار دارد. شهر یزد یکی از هفت کلانشهر ایران (تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، یزد و اهواز) است. یزد به شهر بادگیرها معروف است. به «شهر دوچرخه‌ها» و «شهر شیرینی» نیز شهرت دارد.

یزد از شهرهای قدیمی ایران و از بهترین نمونه های شهرهای کویر به شمار میرود. در این شهر همه چیز حکایت از حرکت و زنده بودن محیط اجتماعی دارد. نام یزد معمولاً یادآور آثار هنری و اصیل است. تولیدات صنایع دستی یزد تا قبل از دوره ماشینی شدن صنایع، به دلیل کیفیت و برخورداری از اصالت هنری دارای شهرت جهانی و هنوز هم به طور نسبی از کیفیت خوبی برخوردار است. ظرافت های به کار رفته در ساخت آثار هنری و معماری این منطقه در نوع خود بی نظیر بوده و از همین جهت دارای ارزش هنری فراوانی می باشد.

شهر یزد اینک در هزاره سوم ، همسو با گسترش شهرسازی در عین حفظ سنت های معماری باستانی و بافت قدیم ، اندک اندک در دشت یزد ، اردکان وسعت یافته است و به شهری با صنایع مدرن، پیشرفته و معادن بزرگ و موثر در توسعه کشور تبدیل شده است کارخانه عظیم فولاد آلیاژی، فیبر نوری شهید قندی، کارخانجات ماشینهای نساجی غدیر، بیمارستانهای مجهز و متعدد و نیروی انسانی معتقد و متخصص، سرمایه های معنوی و مادی یزد هستند که ضمن حفظ سنت گذشته، شهر یزد را در دل کویر، آباد و توانمند، پویا و در گستره توسعه حفظ می کنند.

درباره یزد:

جغرافیا و اقلیم:

شهرستان یزد در دره ای وسیع و خشک و محصور بین رشته کوههای شیرکوه و خرانق قـرار گـرفته اسـت. ایـن شهـر از شمال به شهرستان اردکان و از شرق به شهرستان بافق و از جنوب به شهرستان تفت و از غرب به استان اصفهان محدود گشته است.

آب و هوای یزد به علت قرار داشتن بر روی کمربند خشک جهانی دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک است.

وضعیت اجتماعی:

بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن جمعیت شهرستان یزد در مجموع ۵۲۶ هزار و ۲۷۶ نفر است که این تعداد در ۱۳۸ هزار و ۲۰۰ خانوار زندگی می کنند که از این جمعیت ۲۷۴ هزار و ۹۵ نفر مرد و ۲۵۲ هزار و ۱۸۱ نفر زن هستند. در این شهرستان ۴۸۴ هزار و ۱۶۷ نفر جمعیت شهری و ۴۲ هزار و ۹ نفر جمعیت روستایی اعلام شده است.

به لحاظ شرایط اقلیمی یزد وضعیت کشاورزی در این منطقه مطلوب نیست و امکان بهره برداری از آبهای سطحی در کشاورزی بسیار کم است. شرایط خاص مناطق حاشیه کویر نظیر میزان اندک باران حرکت ماسه های روان، پدیده کویرزایی مراتع فقیر کمبود منابع تأمین آب موجب شده تا ۲۸ درصد وسعت استان یزد فاقد بهره دهی اقتصادی باشد.

سوابق و پیشینه تاریخی:

منطقه یزد یکی سرزمینهای باستانی اقوام ایرانی و دارای میراث درخشانی از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاریخی با قدمت ۳ هزار سال می باشد. برخی از مورخین، بنای اولیه شهر یزد را به زمان اسکندر مقدونی نسبت می دهند که وی زندانی ساخته و نام آنرا چنین نهاده است و به اعتقاد عده ای دیگر از تاریخ نویسان در دوره ساسانیان به فرمان یزدگرد اول (۴۲۱-۳۳۹ م) در این محل شهری به نام «یزد گرد» بنا گردیده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده است و به معنای مقدس، فرخنده و در خور آفرین می‌باشد.

مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را «ایساتیس» خوانده‌اند که احتمالاً بعد از ویرانی شهر کهن «کثه» پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب «دارالعباده» داده شده است. این ناحیه همواره در دوره هخامنشیان از راه‌های معتبر مؤسسه‌های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است.

راهداری در یزد قدیم چندان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. در طی قرون متمادی آبادی‌های کوچک و بزرگ متعددی در این سرزمین پدید آمده و از میان رفته است. آنچه اینک سر افراز از میان ریگ‌های روان اعصار، مصون از رخدادهای مخرب تاریخی بر جا مانده، یادگارهای گویا از سرنوشت تاریخی این سرزمین و نشانگر فرهنگ و تمدن پر بار است. گرچه قدمت آبادی نشینی و تمدن در این سرزمین از هزاره جلگه‌های یزد تکوین یافته است، منابع مکتوب پیدایش را به عهد پیشدادیان نسبت داده‌اند.

استان یزد از سرزمین‌های قدیمی و تاریخی است و در میان ایالت‌های قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. این سرزمین از معابر و گذرگاه‌های مهم در ادوار تاریخی محسوب می‌شده است.

این استان از درگیری‌ها و جنگ‌های سیاسی تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی و غیره مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومت‌های بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاریخی، آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم این خطه از خود به جای گذاشته‌اند و میراث تاریخی آنها در دوره‌های قدیمی به حساب آمده و نشانه‌هایی از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای  بزرگ و عظیم و پناهگاه‌های متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهایی بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزاده‌ها و مزارها و… نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.

وجه تسمیه:

یزد واژه ای باستانی است که ریشه در “یشت” (Yast) یا “یزت” (Yazt) و “یسن” (Yasn) به معنای ستایش، نیایش، پرستش، ایزد و… دارد. یکی از فصول پنج گانه اوستا هم به یکی از این نام ها یعنی “یشت” خوانده شده است.

در پاره ای از متون قدیمی، یزد را “دارالعباد” نیز گفته اند. “احمد کاتب” مورخ یزدی قرن نهم هجری قمری نوشته است که : “در سال ۵۰۴ هجری قمری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به “علاء الدوله کالنجار” واگذار کرد و آن را “دارالعباده” نامید.

در کتب:

معین الدین نطنزی مورخ قرن ۹ هجری‌ می‌گوید: “خطه یزد را ضحاک ساخت و آن را زندان ضحاک خوانند”.

سفرنامه مارکوپولو:

یزد شهر بزرگی است که از لحاظ تجارت و رفت و آمد نقطه مهمی بشمار می رود یک نوع پارچه ابریشمی و طلایی در آنجا بافته میشود که موسوم است به پارجه ابریشمی و طلایی در آنجا بافته می شود که موسوم است به پارچه یزدی و به همه جای دنیا صادر میشود.

کلنل سی ای مک گرگر:

ازنشانه های چشم گیر یزد بادگیرها، سردابه ها و زیر زمین های آن است که این هر سه با یکدیگر هماهنگی دارد و وجود اینها نشان دهنده آن است که آب و هوای یزد از نقاط دیگر ایران گرمتر است.

سفرنامه سرپرسی سیکس:

مناره ها و بادگیرهای شهر یزد از دور انسان را به یاد کتاب هزار و یک شب می اندازد.

فرد ریچاردز:

احساسات مذهبی در شهر یزد خیلی جدی تر از اغلب شهرهای ایران است.

یزد شهر باد گیرها، جلال آل احمد:

یزد گویا نه در حمله اعراب لطمه ای دیده است و نه در یلغار مغول. این اولین مطلبی است که در مورد یزد به خاطر داشت درست است که این مصونیت از خرابی های گذشته را در پیشانی شهر نمیتوان دید (چرا که خیابان بندی های جدید بلایی کمتر از آنچه مغول به بار آورده است نیست) اما در لفاف آداب و رسوم مردم میتوان در اینکه زرتشتی و مسلمان براحتی با هم بسر می برند، در اینکه دزد و گدا بسیار کمتر دارد، در اینکه در کوچه و بازار کمتر فحش می شنوید و دعوا و در خیلی چیزهای دیگر

مجله سفر، فروغ پوریا وری:

وقتی به یزد سفر می کنی تنها درپهنه چغرافیا جابجا نشده ای که در عمق تاریخ ، به هزار توهی افسانه ای خزیده ای و تاریخ و افسانه در این شهر کویری چندان بهم آمیخته اند که باز شناختشان ناممکن است

یزد بافتی دیگر، مردمی دیگر و اساسا جنس دیگری دارد. صفا و محبت مردم یزد را در کمتر جیی می توان سراغ کرد.

دکتر محمد کریم پیرنیا:

شهر ما گنجینه هنر است ، هر ویرانه اش دفتری است پر از زیبایی که در برابر چشم شیفتگان هنر گشاده است.

در شهری که در جویهایش آب روان ، ریگ روان است مردم بزرگوار و پرتلاشی بودند که توانستند از سده های دوراین شهر را بعنوان یکی از مراکز بزرگ تمدن ایران نگه دارند و نظیرش هیچ جای دنیا نیست.

در یزد نشانه های عالی اخلاقی و معماری و باستان شناسی با هم در آمیخته اند و جزء فرهنگ جدایی ناپذیر این مردمند.

مسجد جامع کهن فهرج تنها مسجدی است که در جهان اسلام ، ساختمان آن از ابتدا تا به امروز تغییر نکرده است.

دکتر علی سیدی:

شهر بزرگ و تاریخی یزد نگینی است درخشان در قلب سرزمین پهناور ایران و دژی است استوار در کویر. نشانه پیروزی و سپیدی و پاکی و سر سبزی و آبادی بر اهریمن تیرگی و خشکی و ویرانی.

پروفسور کازولا:

یزد از نظر بنایی خشتی و گلی در دنیا بی نظیر است.

اردکان:

شهرستان اردکان یکی از شهرستانهای استان یزد در مرکز ایران است. شهر اردکان مرکز این شهرستان است. جمعیت این شهرستان در سال ۱۳۸۵، برابر با ۷۳٫۲۹۲ نفر بوده است. شهرستان اردکان ۳۲% پهنه استان یزد (بیش از ۲۴ هزار کیلومتر مربع) را در خود جای داده و وسیعترین شهرستان در استان یزد است. این شهر در روزگار آبادانی آن در محلی به نام زردک قرار داشته و دیوارهای تاریخی آن هنوز پا برجا ست. این شهرستان دارای سه بخش مرکزی، بخش خرانق و بخش عقدا می باشد. معمار گفتگوی تمدنها آقای خاتمی متولد این شهرستان می باشد.

درباره اردکان:

جغرافیا و اقلیم:

شهر اردکان در طول جغرافیایی ۵۳ درجه و ۴۸ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۲۰ دقیقه شمالی واقع شده است. اردکان بر سر راه تهران به کرمان و بندرعباس واقع شده که این راه از مرکز شهر (جاده سنتو یا دکتربهشتی) میگذرد و در قلب کویر مرکزی ایران جای دارد. موقعیت قرارگیری شهر در دشت یزد-اردکان می باشد. در قسمت غربی شهر آبادی های دهستان عقدا، در قسمت جنوبی دهستان بفروئیه میبد ، در قسمت شرقی دهستان زرین قرار دارند.

شهر اردکان از جنوب به شهر میبد، از شمال به باغات پسته، از غرب به زمین های زراعی و از شرق به خانه باغهای معدودی محدود میشود. مساحت شهر اردکان ۲۸۶۸ هکتار است. فاصله هوایی شهر اردکان تا تهران ۴۴۶ کیلومتر، فاصله زمینی شهر تا یزد ۶۰ کیلومتر و تا میبد ۱۰ کیلومتر است.

از نظر توپوگرافی، بخش عمده شهرستان با خط تراز تقریبی ۱۵۰۰ متر محدود می شود. تنها حدود ۵% مساحت شهرستان کوهستانی بوده و ارتفاع متوسط شهرستان از سطح دریا ۱۲۳۴ متر است. در محدوده شهرستان بلندترین نقطه ارتفاعی مربوط به کوه خوانزا با ارتفاع ۳۱۵۸ متر است. بلندی شهر اردکان از سطح دریا ۱۰۳۵ متر است.

ارتفاعات موجود در شهرستان اردکان به شرح زیر است:

کوه هریشت (ارتفاع ۱۹۳۹): ۱۲ کیلومتری شمال شرقی اردکان(محل قرارگیری پیرانگاه پیر سبز هریشت، زیارتگاه، زرتشتیان)

کوه چک چک (ارتفاع ۲۷۴۵): ۳۸ کیلومتری شرقی اردکان(در دامنه غربی آن محل زیارتگاه زرتشتیان، پیرسبز چک چکو)

کوه تپه ریگ (ارتفاع ۱۶۰۵): ۲۵ کیلومتری شمال شرقی اردکان

کوه های خرانق (ارتفاع قله ۳۱۹۹ متر): جنوب شرقی شهرستان

کوه های ندوشن (ارتفاع ۲۸۱۷ متر): غرب شهرستان

وضعیت اجتماعی:

در سال ۱۳۷۵ در شهرستان اردکان نسبت شهرنشینی ۷۹% بوده که به دو شهر اردکان و شهر تازه تأسیس احمدآباد اختصاص یافته است (شهر احمدآباد در حدود ۴۵۰۰ نفر جمعیت دارد). شهر اردکان در سال ۷۵ دارای ۹۴۷۲ خانوار معمولی ساکن با ۴۳۷۰۸ نفر جمعیت بوده و نسبت جنسی شهر معادل ۱۰۷ مرد در مقابل هر ۱۰۰ زن بوده است. این میانگین در سطح کشور ۴/۱۰۴ است. شهر اردکان از نظر جمعیت و وسعت پس از مرکز استان (شهر یزد) اولین شهر استان است. جمعیت بافت قدیمی شهر اردکان حدود ۸/۱ جمعیت کل شهر است.

سواد

از ۳۸۱۳۶ نفر جمعیت ۶ ساله و بیشتر شهر، ۸۱% جمعیت (۲۶/۸۶% مردان و ۴۴/۷۵% زنان) با سواد بوده اند.

ویژگی های فرهنگی مردم اردکان

مردم شهر اردکان سخت کوش، با ایمان، بردبار و پاک اندیش، ساده و بی پیرایه، متعصب در امور دینی و مقید به برپایی عزاداری در چند ماه از سال هستند. تعصب و وابستگی خاص به مذهب، پشتکار و سختکوشی، مهمانوازی، صرفه جویی، سوداگری، همکاری و تعاون، روحیه کار، روحیه قناعت پیشگی و اقتصادی بودن، اهل ریسک نبودن و بی اعتمادی به اقلیم و شرایط آب و هوایی و… ویژگیهایی هستند که تا حدودی متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه (اقلیم کویری و گرم و خشک) هستند.

مردم اردکان آریایی نژاد و ایرانی الاصل هستند و به زبان فارسی و لهجه شیرین یزدی سخن می گویند. بیشتر مردم شهر مسلمان و شیعه جعفری هستند و شماری زرتشتی نیز در ناحیه زندگی می کنند. از جمعیت شهر اردکان ۶/۹۹% مسلمان و ۴/۰% زرتشتی، مسیحی و… هستند.

سوابق و پیشینه تاریخی:

آنطور که از منابع و مآخذ بر می‌آید، اردکان در گذشته محلی در ۱۰ کیلومتری شمال اردکان واقع شده و اکنون زردک Zardok نامیده می‌شود و به رغم گذشت زمان می‌توان خرابه‌های خانه‌های مسکونی، مسجد و بازار و قلعه و حسینیه قدیمی اردکان را در آن مشاهده کرد. علت تغییر محل شهر را بعضی جاری شدن آب شیرین در محل فعلی اردکان ذکر کرده‌اند.

از متون تاریخی قدیم چنین مستفاد می‌شود که رودخانه بزرگی از زابلستان تا کرمان و یزد و نزدیکی نائین ادامه داشته است و همچنین دهها رودخانه فصلی و آبهای سطحی از جنوب به شمال در جریان بوده که اینها همه می تواند منشاء تجمع مردم در این منطقه باشد. از طرفی دیگر شیب ملایم زمین از جنوب به شمال موقعیت را برای احداث قنات مناسب می‌نموده به همین جهت عامل اقتصادی یا آب و زمین مناسب برای کشاورزی باعث بوجود آمدن این شهر کویری گردیده است.

اولین هسته شهر فعلی اردکان از قرن هشتم هجری پایه گذاری شده، بطوریکه محلات اطراف میدان قلعه و محله چرخاب از محلات قدیمی و نسبتاً سالم این شهر محسوب می شوند.

از شواهد بر می‌آید که پس از تعیین محل جدید شهر اردکان، اولین بنا در محل میدان قلعه فعلی بنا شده است. پس از گذشت مدتی بر اثر ازدیاد جمعیت میدان بالاده را در جنوب و مسجد زیرده از این میدان است. سپس در کنار مسجد جامع، بازار بزرگ و چهار سوق و حمام بازار را بنا کردند. اردکان تا عصر صفوی بصورت قریه و از توابع ولایت میبد بوده است.

وجه تسمیه:

اردکان از دو کلمه «ارد» و«کان» تشکیل شده که « ارد» به معنی مقدس و «کان» یعنی معدن می‌باشد و با این ترکیب واژه اردکان به معنای سرزمین مقدس می‌شود، اما در جامع مفیدی «ارد» را به کسر الف به معنی دور معنی کرده و نوشته است چون اطراف اردکان معادن زیاد وجود دارد، در نزد مردم این منطقه به اردکان معروف گشته است.

مقارن با حمله مسلمانان به ایران و فرار ایرانیان از شهرهای بزرگ خراسان به طرف مرکز ایران، آنها در میبد، یزد و سایر مناطق مرکزی ایران ساکن شده‌اند. مردم نواحی اردکان چون این خطه را برای کشاورزی مساعد دیدند به احداث قنوات و بنا این شهر (اردکان) اقدام نمودند. بنابراین ممکن است بانیان اردکان زرتشتیان بوده باشند. در این صورت ممکن است نام اردکان از کلمه ( ارتاکان) به معنی راستی و درستی آمده باشد که در آیین زرتشتی یکی از ایزدان است.

در کتب:

در کتاب یزد نامه به اردکان اشاره شده و از آن به محل توطن علما و حکما در قدیم الایام (حدود قرن هفتم هـ.ق) یاد شده که به یونان کوچک اشتهار داشته و دارای مساجد، خوانق، عمارات، باغات، بیوتات بوده و محل زندگی علما و فضلا بوده که هر یک منازل دلگشا و بساتین روح افزا در آن  ساخته اند. در گذشته دور نیمه شمالی یزد محل دریاچه ای بزرگ بوده که از منطقه حوض سلطان در جنوب ری تا شمال دشت یزد ادامه داشته (دریاچه ساوه) که امروزه اثری از آن باقی نمانده است. خشکیدن این دریاچه را از وقایع هنگام میلاد پیامبر اسلام می دانند و سه دیه ی بیده، عقدا و میبد در کنار این دریا بودند و محل کنونی شهر اردکان زیرآبهای دریای ساوه قرار داشته است.

میبد:

میبد شهری است در مرکز ایران با پیشینه ای چندین هزار ساله. این شهر دومین مرکز شهری و تجاری استان یزد محسوب میشود و به واسطه بافت تاریخی ارزشمند خود تمام شهر در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است. این شهر مرکز زیلوبافی و سفال دست‌ساز ایرانی و پایگاه عمده تولید کاشی میباشد. شهرستان میبد شامل یک بخش مرکزی و دو دهستان بفروئیه و شهیدیه است.

درباره میبد:

جغرافیا و اقلیم:

مخوف‌ترین کویرهای جهان در داخل لگن بزرگ و بسته فلات ایران واقع شده‌اند، که دشت رسوبی و پر دامنه یزد، یکی از حوضه‌های شاخص جغرافیایی آن است. گستره این دشت از دامنه‌های شیرکوه در جنوب آغاز می‌شود و با شیب ملایمی تا کویر سیاه‌کوه در شمال، در مسافتی بیش از یکصد کیلومتر ادامه می‌یابد. شهر میبد در بخش میانی این دشت واقع است. به طور کلی رشته کوههایی که دور تا دور فلات مرکزی را در برگرفته است سبب شده که دامنه‌های خارجی فلات، از رطوبت بیشتری برخوردار بوده و دامنه‌های داخلی آن خشک باشد. بنابراین کمبود نزولات جوی و آفتاب داغ آسمان صاف ایران، زندگی تب‌آلودی را در حاشیه کویر به وجود آورده است.

میبد در ۱۰ درجه و ۲ دقیقه و ۵۴ ثانیه طول جغرافیایی و ۴ درجه و ۱۴ دقیقه و ۳۲ ثانیه عرض جغرافیایی واقع بوده و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا ۱۲۳۴ متر می‌باشد. شهر میبد در شمال غرب شهر یزد، کنار جاده تهران – بندرعباس و راه‌‌آهن تهران – کرمان و در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار دارد. اراضی خاوری آن دشت و هموار است و از سوی غرب به کوهپایه و ارتفاعات جنوبی عقدا منتهی می‌گردد. شهرهای یزد، صدوق و اردکان به ترتیب همسایگان جنوب شرق، جنوب و شمال این شهرستان هستند.

مساحت کل شهر میبد بر اساس طرح هادی، ۵/۱۹ کیلومتر مربع (۱۹۵۲هکتار) می‌باشد که از این اراضی بخش‌های کشاورزی و باغات ۲۸۲ هکتار، اراضی مسکونی ۲۶۲ هکتار، موات و بایر ۴۵۲ هکتار است.

بررسی میبد و نحوه استقرار آن نشان می‌دهد که توپوگرافی، آبهای تحت‌الارضی و استخراج آب (قنات) در شکل‌گیری شهر نقش مهمی داشته است. میبد در کنار مسیل رودخانه‌های قدیمی و در جوار راه قدیمی ری – کرمان به صورت مجتمع‌های زیستی اولیه شکل گرفته است. این شهر بر روی شیب طبیعی که از جنوب به شمال بوده قرار دارد. این شیب به صورتی است که روستای رکن‌آباد در جنوب شهر حدود ۲۰ متر بلندتر از روستای عشرت‌آباد در شمال شهر است.

وضعیت اجتماعی:

این شهرستان به لحاظ تراکم نسبی جمعیت، بعد از یزد قرار دارد. در حال حاضر جمعیت این شهرستان بالغ بر ۷۳۸۶۸ هزار نفر است. شهرستان میبد بر پایه تقسیمات کشوری  که توسط دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور انجام گرفته شامل یک بخش مرکزی شهر میبد و دو دهستان: بفروئیه و شهیدیه و ۹۷ آبادی است.

کشاورزی میبد رونق دارد و از دیرباز کشاورزی از کارهای مهم آن بوده است و هنوز بخش بزرگی از زمین‌های پیرامون شهر در محله‌ها به کشت یا به باغ انار اختصاص دارند. در زمین‌های خارج از محدوده‌ی شهری نیز کشت گندم، صیفی، یونجه، پسته، پنبه و دیگر فرآورده‌های کشاورزی رواج دارد. در گذشته کشت‌زارهای پنبه در این ناحیه زیاد بوده است، ولی امروزه به دلیل کمی درآمد اقتصادی آن و کم شدن آب میبد جای خود را به باغ‌های انار و… داده است. مهمترین نقاط دامپروری میبد، آبادی‌های کوهپایه‌ای باختر و روستای حسن آباد است. همچنین شماری مرغداری نیز در میبد وجو دارد که علاوه بر تأمین نیاز ناحیه به دیگر نقاط نیز مرغ صادر می‌شود.

صنایع دستی مردم این دیار زیلوبافی، سرامیک‌سازی، سفال‌سازی، کرباس‌بافی، فرش‌بافی و موتابی است که از گذشته دور در این ناحیه رواج داشته است. همه ساله زیلوهای بافت میبد و فرآورده‌های سرامیک‌سازی آن به دیگر شهرهای استان یزد و سایر نقاط ایران صادر می‌شود.

دانشگاه آزاد میبد با بیش از ۴۰۰۰ دانشجو در رشته های کارشناسی سرامیک، عمران، حقوق، مترجمی زبان انگلیسی، زراعت، مرتع و آبخیز داری، کامپیوتر و… فعالیت دارد.

سوابق و پیشینه تاریخی:

بر اساس شواهد موجود و یافته‌های بررسی‌ها، بنیاد اولیه شهر میبد متعلق به ادوار کهن تاریخ ایران است. بر اساس یک افسانه، میبد در روزگار «کیومرث» بنیانگذارى شد و نخستین ساکنان این سرزمین یعنى اهالى فیروزآباد، مهرجرد، بیده، میبد و بارجین در دهانه رودخانه‌هاى قدیمى میبد یا به فاصله‌اى نزدیک از مصب آن‌ها استقرار یافته و از راه آب و دریا به این سرزمین پا گذاشتند. به دلیل آنکه‌ امکان تأمین نیازهاى اولیه از جویبارهاى دائمى یا فصلى بستر این رودخانه میسر بود. ولى پس از تغییرات اقلیمى و کاهش آب‌هاى سطحى منطقه، اهالى آن به فنون‌ آب‌یابى و کاریزکنى دست یافتند. «میبد» یکى از نمونه‌هاى نادر شهرهاى باستانى ایران به شمار مى‌رود، هرچند که بافت سنتى آن گزندهاى فراوان دیده است، امّا هنوز بسیارى از پدیده‌ها و عناصر شهرى قدیم، مانند راه‌هاى باستانى، بناها و تشکیلات وابسته به آن، کهن‌‌دژ، شارستان، بیرونه‌ها و آثار گسترش شهرى و بازمانده بناهاى کهن را مى‌توان در آن تشخیص داد. کهن‌ترین سند هویت تاریخى و آغاز شهرسازى در سرزمین یزد، «نارین قلعه» میبد است. این کهن دژ همچون پیرى خسته و خاموش سرگذشت سالیان درازِ رنج و آسایش مردمان این دیار را به یاد دارد.

گسترش شهر بر اساس طرح و نقشه سنجیده‌ای صورت گرفت که در آن زمان برای پی‌ریزی یا توسعه شهرها به کار می‌بردند و در همه جای ایران کم و بیش همانند بود. نقشه منظم شهرهای ساسانی بیشتر بصورت شبکه مستطیل مانند با محورهای اصلی متقاطع و فرم چلیپایی بودند که خندق و حصاری محکم آن را فرا می‌گرفت. ابتدا و انتهای محورهای اصلی (شاهراه‌ها – شاهکوچه‌ها) به چهار دروازه می‌رسید.

در این دوره، بر اساس یک باور ایرانی بر آن بودند که جهان چهار بخش دارد و شهرها را باید طوری بسازند که درهای آن به چهارسوی جهان گشوده باشد. این چهار سو را “چهارکوستیک” می‌خوانند. طرح گسترش شهر میبد در زمان ساسانیان دارای همین ویژگی‌هاست، تقریباً تمامی شالوده دیوارهای گرداگرد شهر و بخش قابل توجهی از خندق‌ها و دروازه‌های چهارگانه آن هنوز باقی است و با گذشت قرن‌ها و تغییرات گوناگون که غالباً تدریجی و گهگاه سریع و توسط فرمانروایان صورت گرفته است، شبکه اساسی شهر در محدوده “شارستان” هنوز آشکارا قابل شناسایی است.

سکه‌های به جای مانده از دوران پوراندخت ساسانی که در این شهرستان ضرب می‌شد، از جمله اسناد تاریخی است که اهمیت سیاسی و مدنیت شهرستان میبد را در دوران ساسانی نشان می‌دهد.

وجه تسمیه:

در تاریخ محلی یزد شهر ساسانی میبد به عهد چند تن از شاهان این خاندان از جمله یزدگرد، قباد و انوشیروان نسبت داده اند و به نام یکی از سرداران و یا فرزندان شاه می خوانند از جمله آنکه یکی از سرهنگهای یزدگرد را بانی شهر دانسته اند اما احمد کاتب روایتی دارد که بنای مدینه میبد به عهد پادشاهی قباد نسبت داده است. بنای مدینه میبد به واسطه شاه موبد شد و چون شاه موبد مدینه میبد تمام کرد او را «موبدگرد» نام نهاد و به مرور ایام (گرد) را محذوف کردند و موبد را میبد گفتند.

به طورکلی نام میبد (میبذ) به نوبه خود مهر و نشانی از دوره ساسانی است، به روایتی دیگر به دلیل مساعد بودن آب و هوای این شهر یکی از سرهنگان یزدگرد همان مهبود از سپهبدان نامدار عهد قباد و انوشیروان در این شهر سکنی گزیده و نام این شهر در گذر زمان بعد از دگرگونی میبد تغییر یافته است. البته دیدگاه دیگری بر این باور است که این سرهنگ لقب میبدار را به واسطه فرماندهی این ناحیه بدست آورده است نه اینکه میبد بواسطه این سرهنگ.

در کتب:

احمدبن‌حسین‌بن‌علی کاتب در کتاب تاریخ جدید یزد می‌نویسد سه سرهنگ یزدگرد به نامهای بیدار و عقدار و میبدار، در سه منطقه سه دیه به نامهای بیده و عقدا و میبد ساختند.

سید عبدالعظیم پویا در کتاب سیمای باستانی شهر میبد می‌گوید نام میبد نیز خود مهر و نشان ساسانی دارد تا آنجا که می‌دانیم نام میبد (میبذ ) که از واژه‌های فارسی میانه است در دوره ساسانی به این شهر اطلاق گردیده است.

ابن اثیر مورخ قرن ۶ در گزارش جنگهای داخلی آل‌سلجوق آورده است. هنگام محاصره اصفهان توسط برکیارق، خطیر الملک میبدی وزیر سلطان محمد بن ملکشاه از دروازه‌ای که به او سپرده شده بود اصفهان را ترک و به زادگاه خود، میبد رفت.

بافق:

این شهرستان با مرکزیت شهر بافق، در فاصله یکصد و بیست کیلومتری جنوب شرقی یزد و در ارتفاع ۹۲۷ متر از سطح دریا قرار دارد. وسعت این شهرستان ۱۵۲۹۸ کیلومترمربع و از دو بخش و شش دهستان تشکیل شده است. ساکنان اولیه بافق در محلی به نام قاضی میرجعفر زندگی می کرده اند.

برخورداری و بهره برداری منطقه از معادن غنی سنگ آهن، سرب، روی و فسفات، بافق را به قطب معدنی کشور تبدیل کرده است. در حال حاضر با بهره برداری کامل از راه آهن بندرعباس به بافق و بافق به مشهد و سرخس، شبکه ریلی این شهرستان حد رابط دنیای اقتصاد نوین است و در پویایی اقتصادی قرار دارد.

آب‌ و هوای‌ بافق‌ در تابستان‌ها گرم‌ و خشک‌ و در زمستان‌ها ملایم‌تر از سایر مناطق‌ استان‌ می‌باشد. اگر چه شهرستان بافق در منطقه خشک و کم آب قرار گرفته است اما سختکوشی مردم و مبارزه با قهر طبیعت، حفر قنوات، این شهرستان را به منطقه ای کشاورزی تبدیل کرده است.

به علت وجود درختان خرما در این منطقه، صنایع دستی وابسته به نخل در این شهرستان رونق فراوان دارد. همچنین این شهرستان به لحاظ وجود معادن غنی بسیار حایز اهمیت بوده و شغل بسیاری از مردم آن معدن کاری است.

درباره بافق:

جغرافیا و اقلیم:

شهرستان بافق از شرق با شهرستان طبس و از جنوب با استان کرمان هم جوار است. بزرگترین شوره زار استان یزد که بر اثر شوراب های رودخانه شور ایجاد شده است، کویر درانجیر نام دارد که در شمال غربی بافق قرار دارد. رشته‌ کوه های‌ این شهرستان موازی‌ با جهت‌ شمال‌ غربی‌ – جنوب‌ شرقی‌ کشیده‌ شده اند که‌ مرتفع‌ ترین‌ آن‌ها کوه‌ بن‌ لخت‌ با ارتفاع‌ ۳۰۰۲ متر در شرق‌ شهرستان‌ بافق‌ قرار دارند. لذا مناطق شرق بافق آب و هوای ملایمتر و کوهستانی دارد و مناطق غربی که قسمتی در کویر انجیر است آب و هوای بیابانی و گرم و خشک دارد. مهمترین رودخانه بافق رودخانه شور است که از ماهان کرمان شروع شده و در کویر در انجیر به گل می نشیند.

شهر بافق‌ در بخش‌ مرکزی‌ شهرستان‌ بافق‌ در ۵۵ و ۲۴ طول‌ شرقى‌ و ۳۱ و ۳۵ عرض‌ شمالى‌ قرار دارد. هوای‌ بافق‌ گرم‌ است‌ و آب‌ آن‌ که‌ از قنات های‌ قدیمى‌ و چشمه‌ها تهیه مى‌شود، قدری‌ شورمزه است‌.

وضعیت اجتماعی:

جمعیت شهرستان در سال ۱۳۸۵ برابر با ۵۲۸۸۸ هزار نفر بوده که ۱۷۰۰۰ نفر در بهاباد و دهستانهای اطراف و مابقی در بخش مرکزی سکونت دارند.

از نظر آمار حدود ۵/۴۸% از کل جمعیت مرد و ۵/۵۱% را زنان تشکیل می دهند و جمعاً ۹۸۰۰ خانوار در این شهرستان زندگی می کند. ساختار سنی جمعیت این شهرستان باسوادند. تعداد ۱۹۲۳۰ نفر مشغول به تحصیل می باشند. از آمار تقریبی ۹۳۵۰ نفر شاغل ۸۲% مرد و تنها ۱۸ درصد زن میباشند.

مهم‌ترین صنعت‌ رایج‌ در شهرستان‌ بافق‌ قالیبافی‌ است‌ و فعالیت‌ معدنی‌ از عوامل‌ مهّم‌ جذب‌ جمعیت‌ به‌ شهرستان‌ بافق می‌باشد.

سوابق و پیشینه تاریخی:

مورخین گذشته های بسیار دور سرزمینی که در آن بافق بنا شده است را به وجود دریایی کم عمق و بسته متصل کرده اند و وجود آثاری که در برخی از کوههای اطراف بافق مشاهده می شود این حس را بیشتر به یقین تبدیل میکند که از جمله دریا بارهایی که در کوههای باجگان و… دیده می شود از دریا بودن بافق در دوران دور حکایت میکند و جهانگردان و سیاحانی نظیر سون هدین، ستوان استوار، ادوارد استارک، مارکوپولو، کلنل سی ام مک کرگر و لسترنج که به ایران سفر کرده اند نیز در شرح مشاهدات خود از کویر بافق و یا دریا بودن این مناطق در دوران گذشته سخنی به میان آورده اند به هر حال باید گفت که بافق از شهرهای پیشین و تاریخی استان یزد است که به دلیل جایگاه طبیعی و جغرافیایی ارتباطی و استراتژیک خود در طول تاریخ بارها مورد هجوم یاغیان و کشور گشایان قرار گرفته است.

بعضی بافق را از بناهای دوره اسلامی میدانند، چرا که بافق به حروف ابجد ۱۸۳ میباشد و به همین دلیل تاریخ تأسیس این شهر را با سال ۱۸۳ هجری قمری ذکر میکنند. بعضی از مورخین نیز بافق را یکی از شهرهای قبل از اسلام می دانند که در روزگار ساسانیان معمور و آباد شد است و از جایگاه ویژه ای برخوردار گردیده است.

در نیمه دوم‌ سده ۶ق‌/۱۲م‌ در دوره حکومت‌ ملک‌ ارسلان‌ سلجوقى‌ بر کرمان‌، ولایت‌ بافق‌ به‌ همراه‌ بهاباد و داور و کوبنان‌ به‌ اتابک‌ یزد سپرده‌ شد. این‌ شهر در دوره تیموری‌ محل‌ زد و خورد برخى‌ از امرا و شاهزادگان‌ بوده‌، و در دوره صفوی‌ از مهارت‌ و شجاعت‌ تفنگچیان‌ بافق‌ و بهاباد یاد شده‌ است‌. بافق‌ در این‌ دوره‌ قصبه‌ای‌ بیش‌ نبوده‌، و مستوفى‌ بافقى‌ مورخ‌ سده ۱۱ق‌ از آن‌ با عنوان‌ «قصبه طیبه‌« و «دارالشجاعه‌« یاد کرده‌ است‌.

منطقه بافق در زمان خلیفه سوم (عثمان) توسط مسلمانان فتح شد و در نیمه دوم سده سوم هـ.ق یعقوب لیث بر این منطقه دست یافت و در دوره دیلمیان فخرالدوله دیلمی نیز برای مدتی بر این ناحیه حکومت می‌کرد.

از ۵۳۶ تا ۷۱۸ هـ.ق اتابکان یزد بر این ناحیه حکمرانی می‌کردند و نماینده‌ای به بافق می فرستادند در روزگار آل مظفر، حاکمان دوره تیموری و صفویان بافق رونق خاصی گرفت در حمله افغان ها به ایران به مردم منطقه یزد بخصوص بافق خسارات وارد شد و این شهر در قلمرو محمود و اشرف افغان بود در دوره نادر شاه افشار و جانشینانش نیز بافق در دست حکام بود و عاقبت محمد تقی خان بافقی و بازماندگانش نیز بر این ناحیه حکمرانی داشتند. این نکته نیز لازم به ذکر است که بافق از دوره صفویه به دلیل مردمان و صاحب منصبان شجاع و دلیر به دارالشجاعه مشهور شد و این لقب در چند مورد ازکتب مورخین از جمله جامع المفیدی ذکر شده است بافق به قصبه طیبه نیز مشهر بوده است.

بافق‌ در گذشته‌ از توابع‌ کرمان‌ به‌ شمار مى‌رفت‌، اما از حدود سال‌ ۱۱۸۸ق‌ به‌ ولایت‌ یزد پیوست‌. در تقسیمات‌ کشوری‌ ۱۳۳۲ش‌ بافق‌ یکى‌ از بخشهای‌ شهرستان‌ یزد در استان‌ اصفهان‌ بود؛ اما پس‌ از تشکیل‌ استان‌ یزد و اهمیت‌ یافتن‌ منطقه‌ به‌ واسطه کشف‌ و استخراج‌ معادن‌ که‌ موجب‌ افزایش‌ جمعیت‌ آن‌ نیز گردید، به‌ صورت‌ شهرستان‌ درآمد.

وجه تسمیه:

در کتب:

لسترنج‌ در کتاب‌ سرزمین‌های‌ خلافت‌ شرقی‌ درباره‌ بافق‌ می‌نویسد تقریباً در ۵۰ میلی‌ باختر کوه‌ بنان‌ و در حاشیه‌ کویر بزرگ‌ نیمه‌ راه‌ این‌ شهر تا یزد امروز دهکده‌ بافق‌‌ واقع شده‌ است‌.

مؤلف‌ بستان‌ السیاحه‌، در سده ۱۳ق‌ بافق‌ را از توابع‌ یزد و ناحیه‌ای‌ کم اهمیت‌ با هوای‌ گرم‌ وصف‌ نموده‌ است‌.

خاتم:

شهرستان خاتم یکی از شهرستانهای استان یزد در مرکز ایران است. این شهرستان از شهرستانهای جدید استان یزد است که از دو شهر هرات و مروست تشکیل گردیده است. شهر هرات مرکز این شهرستان است. بیشترین فعالیت کشاورزی استان یزد در محدوده این شهرستان انجام میشود و امور دامپروری و پرورش دام از دیگر فعالیتهای مردم این شهرستان است که نسبت به دیگر شهرستانهای استان یزد از نزولات آسمانی و آب نسبتاً فراوانی برخوردار میگردند.

درباره خاتم:

جغرافیا و اقلیم:

شهرستان خاتم با وسعت ۷۹۳۱ کیلومتر مربع در مختصات ۳۱ درجه و ۳۰ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۳۲ دقیقه عرض شمالی و ۵۴ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی واقع گردیده است. این شهرستان از شمال به شهرستان مهریز از شمال غرب به شهرستان ابرکوه از شرق به شهرستان شهربابک (استان کرمان) از غرب به شهرستان بونات (استان فارس) و از جنوب به شهرستان نیریز (استان فارس) هم مرز میباشد. این شهرستان در جنوبی‌ترین نقطه استان یزد و با ارتفاع ۱۶۰۰ متر از سطح دریا قرار گرفته است.

شهرستان خاتم از دو شهر هرات و مروست و چهار دهستان به نام‌های فتح‌آباد، چاهک، هرابرجان و ایثار و ۸۵ پارچه آبادی دارای سکنه تشکیل گردیده است. در سال ۱۳۶۸ دهستان هرات و مروست به مرکزیت شهر هرات انتخاب و در تاریخ ۲۶/۱۲/۸۱ با تصویب هیئت وزیران به شهرستان خاتم ارتقاء یافت.

آب و هوای خاتم بیابانی و نیمه بیابانی است. بخش عمده این شهرستان، زیر پوشش جنگلی قرار دارد. جنگل‌های پسته وحشی «باغ شادی» و جنگل‌های بادام کوهی «چنار ناز» از جمله پوشش گیاهی این منطقه به شمار می‌روند. این شهرستان مهم‌ترین قطب کشاروزی استان یزد محسوب می‌شود. وجود منابع آبی فراوان از جمله سفره‌های وسیع آب‌های زیرزمینی، هم‌جواری با شهرستان سرسبز بوانات و قرار گرفتن در مسیر رودخانه بوانات، چشم‌انداز نویدبخشی را برای کشاورزی این منطقه ترسیم کرده است. چاه آرتزین شهرستان خاتم نمونه‌ای از فراوانی آب در این منطقه است. پرنده زیبا و نادر «هوبره» در شهرستان خاتم بسیار یافت می‌شود. قلعه مروست، بقعه شیخ‌عبدالله، ‌بقعه شیخ‌بهاءالدین، مسجد شاه‌حسین و قلعه محمد کریم‌خان هرات مهم‌ترین مکان‌های دیدنی این شهرستان را تشکیل می‌دهند.

وضعیت اجتماعی:

شهرستان خاتم جمعیتی معادل ۲۷۹۴۷ نفر دارد. منطقه این شهرستان به لحاظ موقعیت جغرافی خود و هم جواری با استان های فارس و کرمان از نظر قومی و فرهنگی دارای ویژگی های خاص خود می باشد علاوه بر این مهاجر پذیری و رشد فرهنگهای گوناگونی شده است به گونه ای که امروز در شهرستان خاتم آمیزه ای از فرهنگ مردم استان کرمان، فارس و یزد مشاهده می شود . برای مثال لهجه تکلم مردم ترکیبی از گویش مردم استان های فارس و کرمان می باشد. از نظر دینی و مذهبی کلیه مردم شهرستان پیرو مذهب شیعه اثنی عشری میباشند. صنایع دستی شهرستان خاتم عبارتند را قالی‌بافی، ‌گیوه‌بافی، ‌گلیم‌بافی و جوال‌بافی تشکیل می‌دهند.

سوابق و پیشینه تاریخی:

در مورد قدمت هرات و مروست آثار و شواهد نشان می‌دهد که این دو منطقه بسیار قدیمی و تاریخی است و مورخان را بر این باور است که منشأ سکونت در این منطقه به زمان ورود آریایی ها به ایران باز می‌گردد.

منطقه هرات و مروست در قرون گذشته جزیی از مملکت فارس بوده که پایتخت آن شهر استخر بوده است. این منطقه در دوره ساسانیان به علت واقع شدن بین یزد و کرمان و فارس از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و بسیار پر رونق آثار و ابنیه تاریخی باقیمانده خود شاهدی بر این مدعا است. از مهمترین آثار باستانی و تاریخی این شهرستان می توان به قلعه کبری واقع در بالای کوه سرچشمه با فاصله ۵ کیلومتری شهر هرات، قدمگاه علی در ۵ کیلومتری غرب هرات، امامزاده پیر غیب با سنگ نوشته های به خط میخی در فاصله ۲۰ کیلومتری جنوب غربی هرات (منطقه بوروییه) مسجد فتح آباد در ۵ کیلومتری شمال شرقی هرات. شایان ذکر است بسیاری از آثار باستانی شهر هرات بر اثر سیل ویرانگر سال ۱۳۶۵ از بین رفت.

  • منبع خبر : میراث فرهنگی و گردشگری یزد